شور شیدائی -اشعار Farzaneh Sheida

اشعار فرزانه شیدا - fsheida-f.sh

شور شیدائی -اشعار Farzaneh Sheida

اشعار فرزانه شیدا - fsheida-f.sh

بوسه ی سلام

 

 

بی گمان درپس رفتن ها
 

 " باز گشتی "  نهفته بود ..
 

تا در حریم میان کلام ودست وگرمی،
 

نگاه وآتش وسوزندگی،
 

سلام را بوسه ای باشد، 
 

میان گنگی احساسی 
 

که دورافتاده از نزدیکی ها..
 

به دگربار شراری می گرفت ،
 

تا نقش دلواپس دلتنگی ،گم شود ، 
 

در لمس دستها،
 

ودر آغوش نگاه ،
 

 

و ختم"  بدرود" را ،به انباری ببخشد
 

که تا دیروز پشت پرچین های سبز،
 

اما بی روح ،پنهان بود! 
 

اگرچه همیشه وهمواره  
 

حس میشد در میانه ی  دل!!!
 

ورنج می بخشید بر " بدرود"  دیروز 
 

و شتابی داشت 
 

بر " سلام" ِ دوباره ی همیشه ماندن،
 

 واز سفر دست کشیدن!!!
 

و نقش آبی یک عمر ،،دوستت دارم ،، 
 

را بر قاب هستی عشق میکشید ...!!!

 

اما نه بر دیواراتاق پشتی خانه،
 

که بر خلوت ِ همیشه ساکت شبانه ای،
 

 که قلم،در بی قلمی ها ،
 

هزار واژه را نقاشی میکرد !
 

تا او بداند بی واژه نمانده است 
 

در دوری نگاه 
 

در ندیدن چهره ناشناخته ای
 

 که آشنا میزد و غریبه نبود!!

 

میدانی آخر، در بین حروف و واژه و قلم 

 

 دلبستگی  بسیار بود،
 

با دستهای نوشتن ...مرتبط به رگهای ره کشیده 
 

از دل بر قلمى که بسیار گفتنى داشت!!
 

تا " بدورد"  را، به آبی احساسی بسپارد،
 

 که میدانست ،
 

در عمق آسمان بی انتها ،
 

جایگاهی دارد،از تبلور احساسی که ،
 

اگرچه بی سخن مانده بود...
 

اما قلم را از،، دستهای گرم قلبی،، 
 

بر خطوط کاغذ میکشید !!!
 

که تنها واژه سلام ، میدانست وبس !!!...
 

اینگونه نیز، در رسم باز هم گذشتن از شبی،
 

میشد باز هم دوباره نوشت
 

و تکرار مداوم دوستت دارم 
 

را به واژه سپرد تا هزار نقش تازه 
 

را رنگ زند بر بوم بودنها...
 

ویکروز سرانجام در نگاه تو بگوید:
 

سلام ... 
 

در رسم واژه و شعر تو!!
 

در رسم هزار بار عاشقى ،هزار بار
 

تکرار دلواژ ه هاى ناگفته!
 

گاه دلتنگی غروب میکند در کنج آسمان دل 
 

و،،سه باره ،، 

 

شاعر میشوم !!! 
 

؛‌‌؛هزار باره ؛؛  عاشق!!!

 

 پنجشنبه 22 آذر۱۳۸۶سروده ی : فرزانه شیدا 

Farzaneh Sheida


اصلاح الگوی مصرف / شاعر محمد جاوید از دفتر آوای خیال

 اصلاح الگوی مصرف / شاعر محمد جاوید از دفتر آوای خیال 
    
 

شاعر محمد جاوید 
  

تاریخ تولد:
 
یکشنبه 1 مهر 1335
 
کشور: ایران -  شهر: شیراز
 
اقای محمد جاوید : اولین کتاب من شامل گزیده ای 
 
 از اشعارم درتابستان سال

85 تحت عنوان «گلستان جاوید» منتشر شد .

شما می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر

در خصوص این کتاب و سایر اشعارم به سایت
 
(آوای خیال ) مراجعه نمایید.
 
گرچه جاویدم ولی یک روز فانی می شوم*
 
 
*راهی دیدار آن دلدار جانی می شوم
 
 
آنچه می ماند زمن دیوان اشعارم بُوَد
 
 
** دفتر گویای احساسات و افکارم بُوَد

********
*کمی هم طنز پردازم اگه خدا قبول کنه

 
 
 
در سایت شعرنو

 

 

::::*‌  اصلاح الگوی مصرف  *‌:::: 
 
 
همسرم اصلاح مصرف می کند , آن هم چه جور

گاه با ارشاد و صحبت , گاه گاهی هم به زور

صرفه جویی می کنددر پختن و در دوخت و دوز

 
هست آپ تودیت کارش یا به قول ما به روز
 
 
می شمارد لپه ها و لوبیا را درخورشت  
 
صرفه جویان را حواله میدهد ناف ِبهشت 
 
در خورشتش هرکسی یابد دو کنجه بیشتر
 

می زنم هر روزبر آن جای خود یک نیشتر 
 
 
جای روغن در غذاها دنبه و پی می کند 

 
بچه ام با خوردنش رودار ( پی پی  ) می کند

 
جای لیوان ، آب می نوشیم با قطره چکان 

 
وای از آن روزی که آید خانۀ ما میهمان
 

رفته از یادم زمانی را که ماهی خورده ام 
 
 
تازه آن هم در سفر، در بین راهی خورده ام

 
جامه می دوزد برایم ناقلا بی آستین
 
 
پاچۀ تنبان من سی سانت مانده تا زمین
 
 
وصله پشت وصله می کوبد به جوراب حقیر
 
 
جای قالی زیر پای ما بُود تنها حصیر
 
 
روشنی خانۀ ما با چراغ موشی است
 
 
کار او البته پیش دیگران روپوشی است

 
می رویم حمام البته دو هفته در میان
 
 
چون که واتر گوییا دارد برای ما زیان

 
بابت اصلاح الگوی نفوس ، این پرفسور
 
 
 
رختخوابش را جدا فرموده با صد داد و غــُر

 
پول های حاصل از اصلاح مصرف را طرف
 
 
در حسابش جمع کرده چون که دارد صد هدف

 
می خرد با پول های بی زبانم کیف و کفش
 
 
می رود با هر خریدش در فلان جایم درفش

 
این طلا هایی که همسر بر خودش آویخته 

 
بابت هرتکه اش خون دلم را ریخته
 
آستین جامه ها و پاچۀ شلوار من
 
 
شد النگوی طلا ورفت در دستان زن

 
پول آب و برق را داده به جراح زبل

 
تا شود قدری جوانترتر ز سنـّش در سجلال

 
غرض در باب اصلاحات دربین زنان

 
 
همسر من هست البته یقیناً قهرمان

 
 
گفت با « جاوید» رندی بذله گو و تیز هوش
 
 
راه درمانت نمی باشد به غیر ازمرگ موش

 
 
آن هم البته اگر طبق همین الگو خوری 
 
 
دور خواهی کرد عزراییل و گردی بستری

 
این شعر در جشنوارۀ هفت هنر  
 
 
(مهرماه 88-استان فارس)

 
مقام سوم را کسب کرد   
 
 
 
با امید موفقیت این شاعر عزیز


آقای محمد جاوید