
هر نیمه شب ,در بستر رویاخاطردلبستن رابرگ به برگ دردفتر دل ,ورق
میزنمدلخسته وغمگینچقدر دلتنگ تواموقتی که نیستیوحتی
آنگاه که ,هستیمیدانم عبور لحظه هاریزش برگهابارش برفهارویش
دوباره ی شکوفهچیدن میوه ای ,از درخت تابستانهمه وهمهعبور
فصلهای دلتنگی بودچقدر دلتنگ توام وقتی که نیستیحتی آندم که
هستیومیدانم پای ثانیه ها اگرچه باز نمی ایستدنبض وجود اگرچهدر
لحظه وثانیهترا میخواندباز ....و بازدلتنگ تو , برجای میمانمدورنیستی
, که در دلینزدیک نیستی ,که فاصله هااز کوه ودریاو آسمانقادر
به گذر نیست فریاد ِصدایم را
وبیصدا , برجای ایستاده و
مبهوت
دلتنگم
گوئی درقلب دریا
دراسارت راه
در
بی پری پرواز
دور ازتو.... گم گشته ام
ای همنفس ,ای هم طپش
ای
همنوا
ای همچو من شیدا
با صدای دل ...صدایم بشنو
که فریاد میزنم
ترا:دلتنگم
وقتی که نیستی ...حتی در آنزمان ,که هستی
ای
وای...ای وای که
دراوج عشق وهستی
دلتنگ توام
همچون عاشق ترین
دلتنگ
غمگین ترین شیدا
دلداده ای تنها
درجوشش غمها
وباز هم
دلتنگ تو؛
وقتی که هستی ... وقتی که ,نیستی
فرزانه
شیداشنبه 4 اردیبهشت 1389
بادرود خسته نبا شی دستت درد نکنه ایا شما درشعر گفتن از کلمه تکرار استفاده میکنید
تشکر. درصورت احساس نیاز به تکرار در ابیات, از تکرار ابیات استفاده میکنم .شاد وموفق باشید
سلام...
باز هم آرزو بارانی
نوشته از: تقدیم به بهترینم ...
مهربانم
به اندازه اسمانی بی کران و دریایی زلال تو را تقدیس می کنم
و کلام ابی رنگت را بر خانه دلم می نگارم
و تنها واژه محبتم از ان توست
دیگر...
مثل همیشه منتظرم
با دورود ایا تکرار کلمه ای است ایرانی یا خارجی و یا عربی با سپاس
سلام خانم شیدا
درود بر این همه احساس و زیبایی
دلنشین و دوست داشتنی بود
به روزم این روزها
موفق باشید
سلام ی مجدد
خانم شیدا از لطفی که به بنده و شعرم دارید نهایت سپاس را دارم
امیدوارم لایق باشم
موفق باشید و مانا