دل که ویران شود ازعشق، چه جوئی تو در او؟! عشق، ویران بکند خانه ی شاهانه ، نکو ! رو به صحرای طلب ، یوسف دل مانده به چاه بیش ازاین رو به بیابان تومرو ، یارمجو ! پای دلدادگی وعشق چه غم بود وچه درد آه شیدا شده دل ،قصه ی دلدار مگو! خارها درسفر عشق ، به قلب و..دل و روح تا به دریای محبت ، دل ما رفت ، فرو! عاقبت ،قصه ی عشقی که بّود خوش ،چه بود؟! هرکه عاشق شده ...در خون دلی کرده وضو!! سه شنبه 12 آبا ن 1388 فرزانه شیدا Farzaneh Sheida |